یا علی النقی(ع)

ღ پایان سخن ، پایان من است.. تو انتهـا نداری ღ

یا علی النقی(ع)

ღ پایان سخن ، پایان من است.. تو انتهـا نداری ღ

وقتی دلت ویران می شـود 

یعنی خدا می خواهـد آن را از نـو بسازد ؛

نه اینکه آواره ات کنـد ...

همچنان به سپـاه ابـلیـس

جرات تعرض به چــادرهـا نمی دهی..!

هنـوز هم حفـاظت از حـرم

بر عهده ی توسـت...! عمــو ...


از غربت های دیگر شما یکی اینست

که حتی ما (مثلا) مذهبی ها عارمان می شود

اسم زیبـایتان را روی فرزندمان بگذاریم..!!


پ.ن : همچنین نام زیبای نقی

صد شـوق در ایـن محفـل عـشـاق نشستیـم

صد حیف کزین عیـش مـدام مست نگشتیـم


پ.ن : عیــدتـان مبـارکــــــــ :)


قولِ دیدار دوباره مان را از خدا بگیـر!

دست هـای بغـض کرده ام

به امید سـلام تــو

خداحـافظ نوشتنـد...

یاد شمـا که از خاطرم عبور می کنـد ،

گویی تمـام خوبی هـا

هوای قدم زدن در جاده ی دلم می کننـد!

صفـای بـاران است دیگـر ...


مـا گوشـمـان

منتظـر آن ستـاد استهـلالی سـت

که خبر از رؤیت روی مــاهــت می دهــد ...

همیشه از این عادت بچگی ات بدم می آمد!

اینکه بی حرکت، گوشه ای خودت را به مُردن بزنی ،

تا عکس العملم را ببینی..!


حالا بلنـد شــو...

بلنـد شــو عکس العملـم را ببیـن

ببین من هم برایت مُردم ..!


وقـتی از من یـاد می کنی ،

سر تکان می دهی

غمگیـن می شـوی 
اشکـت جـاری می شـود ؛
می دانـم ...


پ.ن : ایـن می دانـم را بـا درد نوشتـم؛ آقــا


چـه تقـدیر دلـگیری دارد آسمـان!
هم در آن روز که مقـدر به نبـاریدن بـود ،
بر کودکان حسینع ...
هم این روزها که محکوم به بارش بمب است ،
بر کودکان غـزه ...